خلاصه کتاب هم بخت ( نویسنده گودرز شکری )

خلاصه کتاب | کتاب

خلاصه کتاب هم بخت ( نویسنده گودرز شکری )

رمان «هم بخت» اثر گودرز شکری، داستانی عمیق و تأثیرگذار است که سرنوشت دو شخصیت هم نام را در بستر جنگ ایران و عراق و پیامدهای آن پیوند می زند. این اثر فراتر از یک روایت صرف از جنگ، به تحلیل پیچیدگی های اجتماعی، فرهنگی و تاریخی ایران معاصر می پردازد و مفهوم جبر و سرنوشت مشترک را در مواجهه با حوادث بزرگ مورد بررسی قرار می دهد. رمان با نثری روان و ساختاری دقیق، خواننده را به سفری در اعماق تاریخ و جان انسان ها دعوت می کند.

معرفی نویسنده: گودرز شکری

گودرز شکری، متولد ۱۹ شهریور ۱۳۱۵ در محله کوله وند همدان (که امروزه به کوی جلالی شهرت دارد)، یکی از چهره های برجسته ادبیات معاصر ایران است که آثارش عمدتاً در ژانر داستان نویسی اجتماعی و ادبیات پایداری قرار می گیرد. استعداد نویسندگی او از دوران تحصیل و در کلاس انشا کشف شد و بعدها، با وجود ترک تحصیل و ورود به دنیای کار، از جمله فعالیت در یک چاپخانه و حروف چینی کتاب های بزرگان، عمق دید و دایره واژگانش غنا یافت.

ویژگی بارز سبک نگارش گودرز شکری، نثر روان و پرهیز او از شعارزدگی است. او به جای ارائه مستقیم پیام های سیاسی یا ایدئولوژیک، به روایت قصه ای جذاب و عبرت آموز می پردازد که در لایه های پنهان خود، حقایق تاریخی و اجتماعی را بازتاب می دهد. شکری استادانه توانایی درآمیختن سرنوشت های فردی با تاریخ یک ملت را دارد و این ویژگی در رمان «هم بخت» به اوج خود می رسد. او با نگاهی متفاوت به تاریخ، توانسته جایگاه ویژه ای در ادبیات معاصر ایران، به ویژه در پرداختن به پیامدهای انسانی جنگ و تحولات اجتماعی پس از آن، به دست آورد.

خلاصه کامل و تحلیلی رمان هم بخت

رمان «هم بخت» اثری است که با ظرافت، روایتی چندلایه از تأثیرات مخرب جنگ و جبر تاریخی بر زندگی انسان ها را به تصویر می کشد. گودرز شکری در این رمان، سرنوشت دو شخصیت هم نام را به گونه ای موازی پیش می برد که هم زمانی یک حادثه تلخ، نقطه پیوند و آغازگر مسیرهای متفاوت زندگی آن ها می شود.

بستر تاریخی و آغاز ماجرا

داستان در آستانه جنگ ایران و عراق، در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۵۹ آغاز می شود. این تاریخ، نقطه عطف و مبدأ تحولات اساسی در زندگی شخصیت های اصلی و به تبع آن، جامعه ای است که درگیر بحرانی ناخواسته می شود. روزی آرام و معمولی با بمباران ناگهانی شهر توسط هواپیماهای متخاصم به آشوب کشیده می شود. این بمباران نه تنها جغرافیای شهر را تغییر می دهد، بلکه سرنوشت انسان ها را نیز به شکلی جبران ناپذیر تحت تأثیر قرار می دهد.

معرفی شخصیت های محوری

دو شخصیت اصلی رمان، هر دو با نام رجب، از دو قشر کاملاً متفاوت جامعه برخاسته اند. رجب شبانی، چوپانی سنتی از طبقه روستایی است که زندگی آرام و ساده ای در غرب شهر دارد و روزگارش را با گوسفندان حاج آقامحمد می گذراند. در مقابل، رجب فعله پور، کودکی پنج ساله از طبقه کارگری و شهری در شرق شهر است که هیچ تصوری از مفاهیمی چون جنگ یا سرنوشت مشترک ندارد. این تضاد طبقاتی و مکانی، زمینه ای برای بررسی واکنش های متفاوت افراد در برابر یک بحران مشترک را فراهم می آورد.

نقطه مشترک و تقاطع سرنوشت ها

سرنوشت دو رجب در یک لحظه و به شکلی فجیع با هم تلاقی پیدا می کند: هر دو در یک روز و بر اثر ترکش بمب هایی که در دو سوی شهر فرود می آیند، دست راست خود را برای همیشه از دست می دهند. این حادثه مشترک، فراتر از یک اتفاق فیزیکی، نمادی عمیق از جبر تاریخی و بخت مشترکی است که جنگ بر سر همه اقشار جامعه، فارغ از طبقه یا موقعیت، نازل می کند.

مسیرهای متفاوت زندگی پس از حادثه

با وجود این نقطه اشتراک دردناک، زندگی دو رجب مسیرهای متفاوتی را در پیش می گیرد. رجب فعله پور به همراه خانواده اش ناچار به مهاجرت به تهران می شود و در محیطی کاملاً جدید، با دشواری های زندگی در شهری غریب و تحصیل در مدرسه ای ناآشنا روبرو می شود. او باید با معلولیت و دوری از محیط قبلی خود سازگار شود. در مقابل، رجب شبانی، چوپانی را ترک کرده و به همت اطرافیانش ازدواج می کند. اما این تغییرات نیز خالی از چالش نیست و او نیز باید با واقعیت های جدید زندگی خود دست و پنجه نرم کند. نویسنده به ظرافت نشان می دهد که اگرچه حادثه مشابه است، اما بستر اجتماعی و اقتصادی هر فرد، راه و رسم مواجهه او با پیامدها را شکل می دهد.

مواجهه با چالش های جنگ و پس از آن

رمان «هم بخت» تنها به روایت حادثه اولیه بسنده نمی کند، بلکه به تصویر کشیدن تلاش شخصیت ها برای ادامه زندگی و بقا در شرایط سخت پس از جنگ می پردازد. گودرز شکری با ظرافت تمام، اوضاع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن دوران را بازسازی می کند. حضور نیروهای بیگانه (مانند انگلیسی ها، هندی ها و آمریکایی ها) و تأثیرات آن بر جامعه، از جمله ایجاد مشاغل جدید، سوءاستفاده ها و حتی خشونت های پنهان، به خوبی نشان داده می شود. همچنین، بازتاب خرافات و باورهای رایج در میان مردم آن زمان، به واقعیت گرایی اثر می افزاید و تصویری جامع از زندگی در آن برهه تاریخی ارائه می دهد.

نتیجه گیری روایی: سرنوشت و جبر تاریخی

داستان «هم بخت» در نهایت به این پرسش می پردازد که آیا سرنوشت های دو رجب، با وجود آن نقطه مشترک اولیه، به طور کامل به هم می پیوندند یا هر یک مسیر منحصر به فرد خود را ادامه می دهند. رمان تأکید بر پیام سرنوشت و جبر تاریخی دارد؛ اینکه چگونه حوادث بزرگ و خارج از کنترل انسان، می توانند مسیر زندگی افراد و حتی یک ملت را برای همیشه تغییر دهند. این اثر بیش از آنکه غم نامه ای برای رنج تاریخی باشد، قصه ای عبرت آموز است که به سادگی هرچه بیشتر، حرف خود را در لایه های متعدد داستان می پیچد و به شدت از رک گویی پرهیز می کند. نویسنده به دنبال نگارش مانیفست سیاسی نیست، بلکه با روایتی پرکشش، خواننده را به قدم زدن در کوچه های تاریخ معاصر ایران دعوت می کند تا حقایق را با دیدگان خود لمس کند.

شخصیت شناسی در هم بخت

شخصیت پردازی در رمان «هم بخت» با توجه به تفاوت های طبقاتی و فرهنگی دو رجب، از نقاط قوت اثر به شمار می رود. هر دو رجب نمادی از قشر خود هستند و نحوه مواجهه آن ها با معلولیت و تغییرات زندگی، بازتاب دهنده ویژگی های آن قشر در مواجهه با بحران است.

رجب شبانی: نماد قشر سنتی و روستایی

رجب شبانی، نماد قشر سنتی و روستایی جامعه، فردی ساده، قانع و پایبند به اصول اخلاقی است. او پس از از دست دادن دست راستش، با تغییرات جبری زندگی اش مواجه می شود. مقاومت درونی و تلاش او برای سازگاری با شرایط جدید، در کنار حفظ کرامت و پایبندی به ارزش ها، به خوبی به تصویر کشیده شده است. او با وجود محدودیت های جدید، به زندگی ادامه می دهد و با حمایت اطرافیان، مسیر جدیدی را در پیش می گیرد. شخصیت او نمایشگر صبر، قناعت و توانایی قشر سنتی در مواجهه با بلایای طبیعی و انسانی است.

رجب فعله پور: نماد قشر آسیب پذیر شهری

رجب فعله پور، به عنوان کودکی پنج ساله و نمادی از قشر آسیب پذیر شهری، تجربه متفاوتی از بحران را از سر می گذراند. او نه تنها با معلولیت جسمی، بلکه با شوک مهاجرت به شهری بزرگ و ناآشنا روبرو می شود. داستان او، روایت تلاش برای سازگاری در محیطی غریب، ورود به مدرسه و مواجهه با نگاه های متفاوت جامعه به یک کودک معلول است. زندگی او نشان دهنده شکنندگی و آسیب پذیری طبقات فرودست در برابر حوادث بزرگ و نیاز آن ها به حمایت و انطباق با شرایط سخت است. شخصیت رجب فعله پور، تصویرگر معصومیت از دست رفته کودکی در میانه آشوب جنگ و تلاش برای بازیافتن جایگاهی در دنیایی جدید است.

شخصیت های فرعی

علاوه بر دو رجب، شخصیت های فرعی متعددی در رمان حضور دارند که هر یک به تکمیل پازل اجتماعی و تاریخی داستان کمک می کنند. خانواده ها، همسایگان، میرزا آقا گاودزد، شریف سمسار، و حتی نیروهای بیگانه، هر کدام نقشی در بازنمایی اوضاع جامعه آن زمان ایفا می کنند. این شخصیت ها، با دیالوگ ها و کنش های خود، فضای واقعی و بی پرده ای از جامعه را ارائه می دهند و به عمق بخشیدن به مضامین رمان کمک می کنند. آن ها نه تنها در پیشبرد داستان نقش دارند، بلکه ابعاد مختلف زندگی و تعاملات اجتماعی در آن برهه از تاریخ را نیز به خواننده نشان می دهند.

تحلیل مضامین و پیام های اصلی کتاب

رمان «هم بخت» بیش از یک داستان ساده، اثری سرشار از مضامین عمیق و پیام های چندلایه است که گودرز شکری با هنرمندی آن ها را در تار و پود روایت خود تنیده است. این مضامین، ابعاد مختلف انسانی، اجتماعی و تاریخی را در بر می گیرد.

جنگ و پیامدهای ویرانگر آن

یکی از اصلی ترین مضامین رمان، تأکید بر پیامدهای ویرانگر جنگ است که فراتر از صحنه های نبرد و تلفات نظامی، بر رنج های انسانی و تأثیرات پایدار آن بر زندگی عادی مردم متمرکز است. شکری به خوبی نشان می دهد که چگونه جنگ، زندگی های روزمره را از هم می گسلد، آینده ها را دگرگون می کند و خاطرات تلخی را بر جای می گذارد که سال ها با انسان ها همراه است. از دست دادن دست راست دو رجب، نمادی قوی از قطع شدن بخش هایی از زندگی و توانمندی های یک جامعه است که مستقیماً به جنگ و خشونت مرتبط است.

مفهوم هم بخت و سرنوشت مشترک

عنوان رمان، هم بخت، به هسته اصلی مفهوم مورد نظر نویسنده اشاره دارد: ایده جبر و اشتراک سرنوشت در دل فجایع تاریخی. گودرز شکری به گونه ای نمادین، از دست دادن دست راست دو رجب را فراتر از یک اتفاق فردی می برد. این حادثه می تواند نمادی از قطع شدن دست قدرت یا بختی باشد که نه تنها بر سر این دو فرد، بلکه بر سر یک ملت نازل شده است. همانگونه که در تحلیل های ادبی به آن اشاره شده، این اتفاق می تواند اشاره ای به وقایع تاریخی مهمی مانند شهریور ۱۳۲۰ و تهاجم نیروهای بیگانه باشد که در آن مقطع نیز، بخشی از توانایی ها و استقلال ملت ایران گویی قطع شد. این مفهوم هم بخت به خواننده یادآوری می کند که در بحران های بزرگ، سرنوشت افراد و جامعه به یکدیگر گره می خورد و هیچ کس از تأثیرات آن مصون نیست.

«در دو گوشه شهر دو رجب نام در یک روز دست راستشان قطع شد.» شاید امروز هم کسانی که خاطره آن روزها را فراموش نکرده اند به موقع یا بی موقع آنچه سال ها تعریف شده تکرار کنند.

شکاف های طبقاتی و اجتماعی

رمان به تفاوت های طبقاتی و چگونگی مواجهه متفاوت طبقات مختلف جامعه با بحران های مشابه نیز می پردازد. رجب شبانی (چوپان) و رجب فعله پور (فرزند یک عمله)، هرچند هر دو قربانی یک حادثه اند، اما پس زمینه های اجتماعی و اقتصادی آن ها، مسیر و نوع واکنششان به بحران را شکل می دهد. این تفاوت ها، عمق و پیچیدگی جامعه آن دوران را به خوبی نشان می دهد و بیانگر آن است که حتی در فجایع مشترک، بار تحمل رنج و چگونگی بازسازی زندگی، برای همه یکسان نیست.

بازتاب تاریخ معاصر ایران

یکی از هوشمندانه ترین جنبه های رمان، روایت غیرمستقیم و لطیف از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران است. شکری به جای ارائه روایتی مستند و خشک، با زبان داستان، خواننده را با خود به درون حوادث می برد و حقایق تاریخی را در بستر زندگی روزمره شخصیت ها جاری می سازد. این رویکرد غیرمستقیم، باعث می شود که خواننده بدون احساس خستگی از گزاره های تاریخی، با عمق وقایع ارتباط برقرار کند و از دل روایت، به درک عمیق تری از آنچه بر این سرزمین گذشته است، دست یابد.

خرافات و فرهنگ عامه

رمان «هم بخت» به نمایش باورها، خرافات و رسوم رایج در آن دوران نیز می پردازد. این عناصر فرهنگی، نه تنها به فضای داستان اصالت می بخشند، بلکه نشان می دهند که چگونه در دوران های سخت و پر از ابهام، مردم به باورهای سنتی و خرافات روی می آورند تا شاید پاسخی برای وضعیت خود بیابند. این بعد از رمان، به شناخت هر چه بیشتر بافت اجتماعی و فکری جامعه آن زمان کمک می کند.

مقاومت و امید در دل مصیبت

با وجود همه رنج ها و مصیبت هایی که بر سر شخصیت ها می آید، رمان «هم بخت» تصویری از مقاومت و امید انسان ها را نیز ارائه می دهد. تلاش دو رجب برای ادامه زندگی، یافتن معنا در شرایط جدید و سازگاری با تقدیر، نشان دهنده روحیه بقا و توانایی انسان برای تاب آوری در برابر سخت ترین شرایط است. این رمان، اگرچه از رنج سخن می گوید، اما در نهایت بر قدرت اراده و تلاش انسان برای بازیابی و ساختن دوباره تأکید دارد.

ویژگی های ساختاری و ادبی رمان هم بخت

رمان «هم بخت» علاوه بر محتوای غنی، از نظر ساختاری و ادبی نیز دارای ویژگی هایی است که آن را از سایر آثار متمایز می کند. گودرز شکری با انتخاب های هوشمندانه در زمینه نثر، ساختار و پرهیز از شعارزدگی، اثری ماندگار خلق کرده است.

نثر و زبان

یکی از برجسته ترین ویژگی های رمان «هم بخت»، نثر ساده، روان و در عین حال عمیق آن است. گودرز شکری با زبانی صیقل خورده و بدون تکلف، داستان خود را روایت می کند. این سادگی در واژگان و ساختار جملات، به خوانایی اثر کمک شایانی می کند و باعث می شود مخاطب، بدون درگیری با پیچیدگی های زبانی، بر محتوای داستان و پیام های آن تمرکز کند. زیبایی قصه گویی شکری در توانایی او در انتقال احساسات و مفاهیم پیچیده، با استفاده از زبانی دلنشین و نزدیک به گفتار روزمره است که البته این نزدیکی به گفتار، از اعتبار ادبی اثر نمی کاهد.

ساختار روایی

رمان از ساختار روایی موازی و در هم تنیده ای برخوردار است. نویسنده با روایت همزمان و متناوب زندگی دو رجب، که با یک حادثه مشترک به هم گره خورده اند اما مسیرهای متفاوتی را در پیش می گیرند، نوعی توازن و تقابل میان شخصیت ها ایجاد می کند. این شیوه روایت، به خواننده اجازه می دهد تا همزمان با سرنوشت هر دو شخصیت همراه شود و تأثیر یک حادثه واحد را بر دو زندگی با پیش زمینه های متفاوت درک کند. ساختار غیرخطی و پرش های زمانی (البته بدون ایجاد ابهام)، به جذابیت داستان افزوده و عمق بیشتری به آن می بخشد.

تصویرسازی

گودرز شکری قدرت بی نظیری در خلق فضا و اتمسفر آن دوره دارد. او با جزئیات دقیق و توصیفات ملموس، خواننده را به بطن وقایع می برد و تصویری زنده از شهر بمباران شده، دشواری های مهاجرت، وضعیت اجتماعی پس از جنگ و حتی خرافات رایج ارائه می دهد. این تصویرسازی قوی، نه تنها به غرق شدن خواننده در داستان کمک می کند، بلکه باعث می شود فضای تاریخی و اجتماعی اثر به شکلی واقعی و باورپذیر جلوه کند. قدرت او در «سرضرب نوشتن» و «ساختن شخصیت ها و جغرافیا»، به وضوح در رمان قابل مشاهده است.

پرهیز از شعارزدگی

یکی از نقاط قوت اساسی «هم بخت»، عدم تمایل نویسنده به ارائه مستقیم پیام های سیاسی یا ایدئولوژیک است. شکری به جای تحمیل دیدگاه خود، با زبانی قصه گو و عبرت آموز، حقایق را در لایه های پنهان داستان می پیچد. او مخاطب را با خود در دل تاریخ معاصر ایران قدم می زند و اجازه می دهد تا خواننده خود به نتیجه گیری و درک حقیقت نهفته در دل وقایع بپردازد. این پرهیز از رک گویی و ارائه مانیفست سیاسی، باعث شده تا رمان فارغ از زمان، به اثری ماندگار و فراگیر تبدیل شود که بر عمق رنج و سرنوشت انسانی تمرکز دارد، نه بر تبلیغ یک ایده خاص.

نقد و بررسی هم بخت: نقاط قوت و جایگاه

رمان «هم بخت» گودرز شکری، با توجه به رویکرد خاص خود در پرداختن به موضوع جنگ و تاریخ، جایگاه ویژه ای در ادبیات معاصر ایران پیدا کرده است. این اثر توانسته با نقاط قوت خود، خود را از کلیشه های رایج متمایز سازد.

نقاط قوت

  • پرداخت عمیق به پیامدهای انسانی جنگ: «هم بخت» فراتر از توصیف صحنه های نبرد، بر تأثیرات روان شناختی، اجتماعی و فردی جنگ بر زندگی مردم عادی تمرکز می کند. این رویکرد، رنج انسانی را در مرکز توجه قرار می دهد و آن را ملموس می سازد.
  • شخصیت پردازی قوی و باورپذیر: دو رجب، با تفاوت های طبقاتی و پیش زمینه هایشان، به شکلی کاملاً باورپذیر و زنده خلق شده اند. خواننده می تواند با آن ها همدلی کند و مسیر تحولشان را دنبال نماید.
  • ارتباط دادن سرنوشت فردی به سرنوشت یک ملت: نویسنده با هوشمندی، حادثه از دست دادن دست راست دو شخصیت را به نمادی از سرنوشت کلی یک ملت و پیامدهای تاریخی وقایعی چون شهریور ۱۳۲۰ و جنگ تحمیلی پیوند می دهد. این استعاره، عمق فلسفی به رمان می بخشد.
  • تازگی و جذابیت روایت: با وجود پرداختن به موضوعی جدی مانند جنگ، سبک قصه گویی شکری بسیار جذاب و کشش دار است. پرهیز از شعارزدگی و روایت غیرمستقیم، باعث می شود خواننده تا پایان با داستان همراه شود.
  • ارائه تصویری واقعی و بی پرده از جامعه: رمان بدون سانسور یا اغراق، اوضاع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن دوران، از جمله حضور نیروهای بیگانه، مهاجرت های اجباری و حتی خرافات رایج را به تصویر می کشد و دیدی واقع گرایانه به خواننده می دهد.

جایگاه در ادبیات

«هم بخت» اثری مهم در ادبیات پایداری ایران به شمار می رود که فراتر از کلیشه های رایج این ژانر عمل می کند. این رمان نه تنها به بازنمایی مقاومت و رنج می پردازد، بلکه با رویکرد تحلیلی و نمادین خود، به عمق تاریخ و تأثیر آن بر فردیت انسان نفوذ می کند. توانایی گودرز شکری در خلق داستانی که هم برای عموم مردم جذاب و خواندنی باشد و هم لایه های عمیق فکری و فلسفی داشته باشد، جایگاه «هم بخت» را به عنوان یک اثر ارزشمند و تأثیرگذار در ادبیات معاصر تثبیت کرده است.

هم بخت برای چه کسانی مناسب است؟

رمان «هم بخت» اثری است که می تواند مخاطبان گسترده ای را جذب کند، به ویژه کسانی که به دنبال آثاری هستند که از سطح یک روایت ساده فراتر رفته و به تحلیل های عمیق تر اجتماعی و تاریخی می پردازند. این کتاب به طور خاص برای علاقه مندان به رمان های اجتماعی و تاریخی، به خصوص آثاری که به تاریخ معاصر ایران و پیامدهای جنگ می پردازند، بسیار مناسب است.

این رمان برای خوانندگانی که از کلیشه های معمول در ادبیات دفاع مقدس خسته شده اند و به دنبال رویکردی متفاوت و غیرمستقیم به این موضوع هستند، تجربه ای تازه خواهد بود. دانشجویان و پژوهشگران حوزه ادبیات پایداری، جامعه شناسی جنگ و تاریخ نیز می توانند از تحلیل های عمیق و نگاه نوآورانه این کتاب بهره ببرند. همچنین، کسانی که قصد خرید کتاب را دارند و می خواهند پیش از مطالعه، با خلاصه ای دقیق و تحلیلی از محتوای آن آشنا شوند، یا خوانندگانی که قبلاً کتاب را خوانده اند و به دنبال مرور داستان و عمیق تر شدن در مضامین آن هستند، از این مقاله و مطالعه خود کتاب لذت خواهند برد. در نهایت، هر کسی که به داستان هایی علاقه مند است که فراتر از روایت صرف، به تحلیل جامعه و انسان در بستر تحولات تاریخی می پردازد، می تواند از «هم بخت» به عنوان یک انتخاب عالی بهره مند شود.

بخشی از کتاب هم بخت

رجب شبانه پولی را که شریف سمسار بابت چرخ به خریدار داده بود، در زد و و رد کرد، بقیه را هم روز بعد برد و به خریدار داد. خریدار نمی گرفت و می گفت:

خیال می کنم تاوان ندانم کاریمو داده ام. مال بی کاغذِ خرید و مشکوک نبایست می خریدم. یه عمر زیر هشتی سمسارخانه حلال و زلال کاسبی کرده م. آخر عمری مال خر از آب در آمدم.

رجب گفت:

هر چی کردی به خودت مربوطه اما من ناسلامتی دولا راستی می شم و نمازی به کمر می زنم. چطور می تونم پول تو و این و اونو بریزم توی جیبم. اسمشو چی میشه گذاشت؟

زرین و سارا به خاطر بازیافتن کلید روزی یعنی چرخ خیاطی شاد بودند و از بیم دستبرد بعدی نوروز ناخلف در بیم و هراس. پسر میران در خانه گفته بود رجب کافه چی را دیده که به پیشخدمت پیر کافه اش به خاطر فروختن تریاک به نوروز بد و بیراه می گفته.

پسر میران درست گفته بود. رجب فعله پور که اگر رجب یک دست و رجب معلم یا رجب کافه چی هم می گفتند شناخته می شد، حوصله در افتادن با میرزا آقا گاودزد ارباب رجب چوپان را نداشت. در افتادن با چوپان در افتادن با میرزا آقا و در نهایت سر و کار پیدا کردن با علی خلیل بود.

مشخصات کتاب

عنوان مشخصات
نام کتاب هم بخت
نویسنده گودرز شکری
ناشر چاپی انتشارات نیستان هنر
سال انتشار ۱۳۹۶
تعداد صفحات ۲۲۱
شابک 978-964-337-904-9
فرمت کتاب الکترونیک EPUB
موضوع کتاب داستان و رمان دفاع مقدس

نتیجه گیری

رمان «هم بخت» اثر گودرز شکری، به عنوان یک اثر ادبی برجسته، روایتگر داستانی است که فراتر از یک واقعه صرف، به تحلیل عمیق پیامدهای جنگ و مفهوم سرنوشت مشترک می پردازد. این کتاب با نثری روان و ساختاری دقیق، زندگی دو رجب را در بستر تاریخی ۱۳ شهریور ۱۳۵۹ و پیامدهای آن به تصویر می کشد و نشان می دهد که چگونه یک حادثه می تواند زندگی افراد و حتی یک ملت را دگرگون سازد.

شکری با پرهیز از شعارزدگی و با تکیه بر قدرت داستان سرایی، خواننده را به سفری در تاریخ معاصر ایران می برد و به او اجازه می دهد تا با مفاهیمی چون جبر، مقاومت و امید در دل مصیبت آشنا شود. «هم بخت» اثری است که علاوه بر جذابیت روایی، از عمق فکری و تحلیل اجتماعی بالایی برخوردار است و به همین دلیل، مطالعه آن برای هر علاقه مند به ادبیات و تاریخ ایران، تجربه ای غنی و فراموش نشدنی خواهد بود. پیشنهاد می شود برای درک کامل لایه های پنهان و زیبایی های این رمان، نسخه کامل آن را تهیه و مطالعه فرمایید.

دکمه بازگشت به بالا