وزیر خارجه اسبق کشورمان با اشاره به اتفاقات ناگوار در غزه و فلسطین، گفت: اراده الهی دست همگان را نشان می دهد. بله، همه متضرر میشوند، عزیزان ما جانشان را از دست میدهند، چرا که «الذین قالو ربنا لله ثم استقاموا» و جهاد فی سبیل الله ارزان نیست. شما آهن را وقتی میخواهید فولاد کنید، باید در کوره بگذارید و اینقدر دما را ببرید بالا تا تمام ناخالصیها بیرون بیاید. اسلام زمانی یعلو و لا یعلی علیه است که کوره دین و باور اینقدر داغ شود تا تمام ناخالصیها بیاید بیرون و مشخصبشود. برای مدتی میتوانید حق را کتمان بکنید، اما نمیتوانید برای همیشه کتمان بکنید.
صالحی با بیان اینکه قضیه فلسطین، قضیهی خاصی است که نباید به سادگی از آن عبور کرد، گفت: من امام را «محی الدین زمان» نامیدم؛ یعنی این که دین واقعا تا قبل از انقلاب اسلامی مهجور بود. آن زمانی که ما دانشجو بودیم، من در دانشگاه آمریکایی بیروت بودم، سال ۶۸ میلادی، در دانشگاهها مکاتبی چون کمونیسم، سوسیالیسم، مائویسم، چائویسم، نهیلیسم و بیتلها سرزبانها بودند. برای اولین بار یک پدیدهای به نام «پوچگرایی» شکل گرفت و بیتلها به وجود آمدند. ولی اسلامیسم نبود؛ کسی فکر نمیکرد که دین بتواند محرّک جامعه باشد. الآن دین جایگاه پیدا کرده است. دین را ارتجاع میخواندند، دین محرّک نمیتوانست باشد. امام آمد و این گوهر تابناک زنگار و غبار گرفته را پاک کرد و دین را مجددا عرضه و احیا کرد. نه فقط دین اسلام؛ خیلی عجیب است، مبدأگرایی در کل اروپا شروع شد. بعد از انقلاب اسلامی توجه به مبدأشناسی و معرفتشناسی زیاد شده است. بعد از انقلاب اسلامی خیلی از دانشگاههای دنیا کرسی اسلامشناسی و کرسی شیعهشناسی را گذاشتند.
وی با اشاره به اینکه امام ویژگیهای متعددی داشت، تصریح کرد: مقام معظم رهبری چهاردهم خرداد امسال در حرم حضرت امام فرمودند امام را مجددا به جوانها بشناسانید. چه طوری بشناسانیم؟ ویژگیهای خاص و اثرگذار امام را شناسایی کنیم و ببینیم این ویژگیها چگونه میتوانند اثرگذار باشند. یکی دولتمردی امام است؛ امام یک سیاستمدار استوار بود. یکی فقیه بودن امام است؛ ایشان مرجع تقلید بودند. یکی فیلسوف بودن امام است؛ من بارها از امام شنیده بودم و میخواندم که با احترام ویژه از مرحوم آیت الله رفیعی قزوینی صحبت میکردند؛ به عنوان استاد فلسفه ایشان. یکی هم معرفتشناسی و حالا بگوییم عارف بودن امام است.
این استاد دانشگاه صنعتی شریف در خصوص ارتباط این ویژگیهای امام خمینی(س) با انقلاب اسلامی، اظهار داشت: من تصورم این است که تحقق انقلاب با ویژگی دولتمردی امام محقق شد. یعنی یک سیاستمداری بود که توانست رهبری و هدایت کند و انقلاب را به سرانجام برساند. این یک سیاست و کیاست میخواست؛ المؤمن هو الکیّس الفطن. فطانت میخواست و با دولتمردی خودش انقلاب را تثبیت کرد بدون اینکه سلاحی به کار ببرد. عجیب است واقعا! اینجا نکته دیگری است که میخواهم اشاره کنم. مقاومت الزاما همیشه با سلاح نیست؛ سلاح خوب است ولی با اراده است. مقاومت قبل از هر چیزی اراده و تصمیم میخواهد. امام این اراده و تصمیم را در دل مردم نهادینه کرد و انقلاب محقق شد. پس این بعد امام انقلاب را محقق کرد.
وی با اشاره به دوراندیشی امام خمینی(س)، افزود: امام با تاکتیک حرکت نمیکرد؛ با استراتژی و راهبرد حرکت میکرد. یکی از راهبردهای امام محور قراردادن قضیه فلسطین است. وقتی که امام آمد، قضیه فلسطین محور قرار گرفت در جهان اسلام و روز قدس را گذاشتند. این یک استراتژی بود. محوری بود که جهان اسلام را دور این محور جمع کرد. خیلی کار بزرگی بود؛ الآن داریم میفهمیم که این روز قدس یعنی چه! این فلسطین یعنی چه! اینجاست که «الاسلام یعلو و لایعلی علیه». یکی از عناصر ابتدایی اسلام حفظ هویت و ماهیت فلسطین بود که فراموش نشود. این جبهه مقاومت بعد از امام پختگی گرفت. قبل از انقلاب اسلامی من در بیروت دانشجو بودم و گاهی به اردوگاههای فلسطین گاهی سر میزدیم. فلسطینیها وقتی میفهمیدند که ما ایرانی هستیم، میگفتند شما چه ملتی هستید که بنده اسرائیل شدید! گفتیم ما بنده اسرائیل نیستیم، دولت ما است که اینجوری است. میگفتند اگر ملت اراده کند، دولت نمیتواند این کار را کند.
این استاد دانشگاه صنعتی شریف ادامه داد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ما میرویم با اینها صحبت میکنیم، خیلی واقعا عجیب است! آن اوایل که عادیسازی روابط با اسرائیل توسط برخی از عربها شروع شده بود، به ما میگفتند نمیشود با اسرائیل کاری کرد، پس کنار بیایید. ما از این طرف میگفتیم، مگر میشود؟! دنیا را نگاه کنید، حق را ببینید! من همینطوری در ذهنم متبادر شد که حق آهسته جلو میرود، حق سریع جلو نمیرود؛ چون حق باید در درونت جا بیفتد، ولی پیوسته میرود. آن کسی که ناگهانی صعود میکند، ناگهانی هم سقوط میکند. یک دفعه دیدیم که خیلی از عربها در جهت عادی سازی روابط با اسرائیل جلو رفتند، شما میبینید باید الآن چه خجالتی بکشند.
وی یادآور شد: سال ۱۹۶۷ من در بیروت بودم. خدا جمال عبدالناصر را رحمت کند.در رادیو «صوت العرب من القاهره»، میگفت امروز ما صدتا هواپیمای اسرائیلی را زدیم و ۵۰۰ تانکشان را سوزاندیم، خوشحال بودند! پنج شش روز گذشت، دیدیم که جمال عبدالناصر آمد پای تلویزیون و عذرخواهی کرد و گریست. مثل اینکه در تمام جهان، مثل یک آب سردی بود که رویمان ریختند. هیچ کس باور نمیکر که این اتفاق در شش افتاده است. سوریه، مصر و همه کشورهای شرکتکننده، شکست خوردند. پیش خودم یک علتیابی کردم که چرا اینگونه شد؟ من عکسی را دیدم که سرباز اسرائیلی روی تانکی نشسته بود و تورات دستش بود، اما سرباز مصری در چادرش نشسته و من شرمم میشود که بگویم چه کار میکردند! اما از سال ۲۰۰۰ به بعد، به برکت انقلاب اسلامی و روح مسیحیایی که امام دمید و مقام معظم رهبری با دقت آن را ادامه داد، وضعیت تغییر کرد. چرا اسرائیل سال ۲۰۰۰ در جنوب لبنان شکست خورد؟ برای اینک اینبار مجاهدین قرآن در دستشان بود و اسرائیلیها شرمم میشود که بگویم در چادرهایشان چه بود؛ وضعیت جابهجا شد.
وزیر خارجه اسبق کشورمان گفت: جمهوری اسلامی یک قدرت اقتصادی و صنعتی جهانی نیست؛ اما یک قدرت فکری و اجتماعی جهانی است. یک حکمرانی جدیدی را ارائه داده است؛ جمهوری اسلامی نمونهای از حکمرانی جدیدی است که مثالش در دنیا نیست. در دنیا یا ریاست جمهوری است، یا پارلمانی است یا پادشاهی است یا کودتاچی است. اصلا مشکل غرب با ما همین است؛ غرب همه را شناسایی کرده، اما ما را نتوانسته بشناسد. این را کسینجر به سفیر ما در نیویورک گفته است. آقای خوشرو این را برای من تعریف میکرد که یک بار پیش کسینجر بودم، راجع به انقلاب صحبت شد. گفت، « ما تا آخرین لحظه فکر نمیکردیم دیندارها انقلاب را صاحب شوند، ما فکر میکردیم این انقلاب دست چپیها و تودهایها است. لذا روی اتحاد جماهیر شوروی و تودهایها زوم کرده بودیم. الآن میبینیم که چه غفلتی بوده که دیگر خیلی دیر شده است». از منظر آنها این انقلاب اختلال ایجاد کرده است و میگویند چون ما نمیدانیم اینها اهدافشان و آرمانهایشان چیست، لذا نگرانیم. خوب ما را مطالعه نکردهاند. خوشبختانه آنهایی هم که به ایشان مشورت میدهند، همیشه کسانی هستند که به نظر من گرفتاریهای فراوانی دارند.
این استاد دانشگاه صنعتی شریف با اشاره به اینکه دشمنان ایمان مردم ما را نشانه گرفتهاند، اظهار داشت: دیگر اینکه، اراده ما را نشانه گرفتهاند؛ این ملت با اراده که توانست با دست خالی بر یک جهانی پیروز بشود. ما میگوییم جنگ صدام، کدام صدام؟ جنگ جهانی بود: از اتحاد جماهیر شوروی تا آمریکا، تا حوزه خلیج فارس، دیگر که بود که کمک نکرد؟! چه کسی به ما کمک کرد؟! حالا سوریه و تا یک حدودی هم لیبی جایشان محفوظ است و جای تقدیر دارد. همچنین بُعد امید ما را میخواهند بگیرند؛ ما خیلی اشتباه داریم در انقلاب، قصور زیادی داریم، اما نیمه پر و خالی لیوان را با هم ببینیم. اگر ما امیدمان را از دست بدهیم، شروع به سقوط میکنیم.