عصر سوم شهریور زنی در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی از وضعیت وخیم کودک ۷ ساله ای خبر داد که مدعی بود توان حرکت ندارد! وقتی امدادگران اورژانس به محل رسیدند در معاینات اولیه مشخص شد که او علایم حیاتی ندارد، با وجود این نیروهای امدادی پیکر ویهان را به بیمارستان طالقانی انتقال دادند اما کادر پزشکی هم مرگ پسربچه مذکور را تایید کردند و بدین ترتیب جسد وی به پزشکی قانونی منتقل شد.
در حالی که تا دوازدهم شهریور کسی پیگیر تحویل جسد کودک نبود، ناگهان زن ۴۴ سالهای وارد پزشکی قانونی شد و ادعا کرد قصد دارد جسد ویهان را برای دفن تحویل بگیرد اما پزشکان قانونی که آثار هولناک شکنجه و زخمهای وحشتناک را روی پیکر کودک ۷ ساله دیدند مراتب را به قاضی دکتر صادق صفری قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند.
طولی نکشید که با حضور مقام قضایی در پزشکی قانونی،علت مرگ کودک مورد واکاویهای دقیق و معاینات پزشکی قرار گرفت و از سوی دیگر نیز قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد که به اظهارات ضد و نقیض و گاهی دلسوزانه نجمه (زن ۴۴ ساله) مشکوک شده بود دستور بازداشت او را صادر کرد تا علت شکنجههای مذکور مشخص شود.
این گونه بود که پرونده کودک آزاری وارد مرحله جدیدی شد و گروهی از کارآگاهان با نظارت و هدایت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) تحقیقات گستردهای را در این باره آغاز کردند. این زن جوان که مدعی بود نامادری «سید ویهان» است در بازجوییهای مقدماتی گفت: شوهرم از اواخر دی ماه سال گذشته و به خاطر برخی جرایم در زندان مرکزی مشهد به سر میبرد و من از پسر ۷ ساله او مراقبت میکردم. اما ویهان نمیتوانست ادرار خود را کنترل کند که همین موضوع مدام باعث عصبانیت من میشد.
آن روز هم وقتی از خانه مادرم به منزل خودم در توس ۹۷ بازگشتم، پسرم را دیدم که در حیاط منزل با حالتی مضطرب ایستاده است، هنگامی که نزدیک رفتم متوجه شدم که او باز هم اسهال شده و لباسهایش را کثیف کرده است، این بود که با فندک اتمی دست و پاهایش را سوزاندم و سپس از او خواستم دستانش را روی دیوار بگذارد و پشتش به من باشد و با چوب ضرباتی را برای تنبیه او بر پیکرش وارد آوردم.
وی ادامه داد: ولی بعد از چند ساعت حال او وخیم شد و با کمک همسایه تلاش کردیم تا نفس بکشد ولی او حرکتی نداشت به همین دلیل هم با اورژانس تماس گرفتیم و او را به بیمارستان طالقانی بردند تا این که من برای رضای خدا به پزشکی قانونی رفتم که جسدش را تحویل بگیرم.
این زن جوان همچنین در باره آثاری از زخمهای التیام یافته که به صورت گرد روی مچ پاهای کودک وجود داشت نیز گفت: آن آثار زخمهای عمیق مربوط به نخهای جعبه شیرینی است چرا که وقتی ویهان مرا با رفتارهایش عصبانی میکرد پاهایش را با آن نخها محکم میبستم ولی چون به خودش فشار میآورد نخ ها به درون گوشت پایش فرو میرفت.
در پی اعترافات این زن جوان بلافاصله گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر پرونده) و با دستورات ویژه قاضی پرونده های جنایی عازم منزل زن مذکور شدند و به بررسیهای میدانی پرداختند. در همین حال چندین فندک اتمی به همراه مقدار اندکی شیشه و تعدادی چوب کشف شد که وی ادعا کرد لوازم استعمال مواد مخدر مربوط به شوهر زندانی اش است، چوبها را نیز برای حفاظت از خودش در منزل نگهداری میکند.
با توجه به اهمیت و حساسیت این موضوع و مرگ مشکوک پسر بچه ۷ ساله قاضی صفری دستورات محرمانهای را برای پیگیری این پرونده در حالی صادر کرد که علت دقیق مرگ این کودک معصوم زیر ذره بین آزمایشهای تخصصی پزشکی قانونی قرار گرفته است.