این روزها در بسیاری از سایتهای خبری و شبکههای اجتماعی فضای مجازی، شاهد انتقادات گسترده از طراحی لباس اعضای کاروان ورزشی ایران در المپیک پاریس هستیم. انتقادات، منصفانه و راست و ریست است. پیداست وزارت ورزش و کمیته المپیک، حال و روز خوبی ندارد و نگرش مدیریتی و کفایت و زیبایی شناسی آقایان و خانمهای مربوطه، در هیمن حد بوده است. نه به آن همه گلدوزی و آویزههای اغراقآمیز و گرانقیمت کاروان مغولستان، نه به این روپوشهای تزریقاتی و کتهای بیشکل و شمایل کاروان ما.
راستش را بخواهید، من ورزشکار نیستم. پیاده روی میکنم و با همسرم به طور مرتب کوه میرویم اما اهل ورزش حرفهای نیستم و از شما چه پنهان، مقادیری شکم و پهلو هم دارم. ولی چیزی که میخواهم بنویسم، از منظری دیگر است و ارتباطی با اطلاعات ورزشی ندارد. میخواهم دو کاروان ورزشی ایران و ترکیه در المپیک پاریس را با هم مقایسه کنم.
اگر از من بپرسید: چرا در بسیاری حوزهها، ایران و ترکیه را با هم مقایسه میکنی؟ عرض میکنم: شباهتهای بسیاری بین ایران و ترکیه وجود دارد. ما ۸۵ میلیون نفر هستیم، ترکیه هم ۸۵ میلیون نفر. از لحاظ فرهنگی هم شباهتهای فراوانی داریم. با آن که ترکیه مانند ما در حوزه نفت و گاز، در لیگ بچه پولدارهای کره زمین نیست و سالی ۱۲۰ میلیارد دلار واردات سوخت دارد، ولی در آنجا هم یک بحران اقتصادی فراگیر وجود دارد و در نتیجه، زمینه و دلایل فراوانی وجود دارد که بتوانیم این دو کشور را در یک رده و سطح مقایسه کنیم:
الف) تعداد اعضای کاروان ترکیه ۳ برابر ایران
تعداد اعضای ورزشکار در کاروان ایران ۴۰ نفر است. ولی کاروان ورزشی ترکیه ۱۰۲ نفر است. کاروان ایران، در ۱۴ رشته ورزشی و کاروان ترکیه در ۱۸ رشته رقابت خواهند کرد.
بر اساس آمار رسمی دولت ترکیه، در حال حاضر ۱۲ و نیم میلیون نفر از شهروندان این کشور، به طور مداوم و بر اساس مدرکی که در یک دوره حرفهای آموزشی کسب کردهاند، ورزش را به طور جدی دنبال میکنند.
در ترکیه برای توسعه ورزش، کارهای زیربنایی انجام شده که یکی از آنها طرح غربالگری و هدایت ورزشی برای شش و نیم میلیون دانشآموز ترکیه بوده تا استعداد ورزشی آنها شناسایی شود. نکته جالب اینجاست که آمادهسازی قصاب اوغلو وزیر ورزش و جوانان ترکیه در سال ۲۰۲۲ میلادی اعلام کرده که فعالیت جدی مربیان برای آمادهسازی کاروان ورزشی المپیک ۲۰۲۴ پاریس و المپیک ۲۰۲۸ لس آنجلس، در حال اجرا و پیگیری است! به عبارتی دیگر، ترکیه در کنار کار زیربنایی و افزایش مداوم بودجه در بخش ورزش، نگاه بلندمدت هم دارد.
ب) مشارکت زنان در کاروان ایران و ترکیه
کاروان ایران، متشکل از ۲۹ ورزشکار مرد و ۱۱ ورزشکار زن است. اما حکایت کاروان المپیک ترکیه چنین است: ۵۴ ورزشکار زن و ۴۸ ورزشکار مرد! یک بار دیگر این رقم را بخوانید: ۵۴ ورزشکار زن در کاروان المپیک ترکیه در برابر ۱۱ ورزشکار زن در کاروان ایران. این یعنی یک رقم ۵ برابری عجیب که نشان دهنده افزایش جایگاه زنان در جامعه ترکیه است. آن هم در یک کشور سنتی که میزان رویدادهای تلخ خشونت علیه زنان، همواره در سطح بالایی است.
راهیابی تیم والیبال زنان ترکیه به المپیک پاریس، یکی از رویدادهای مهم و الهامبخش در جامعه ترکیه بوده و اعضای این تیم، محبوبیت و اقبال اجتماعی فراوانی دارند.
ج) مقایسه در ورزش انفرادی و تیمی
ترکیه از حیث ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی، شباهت فراوانی به ایران دارد. ترکها نیز مانند ما، در عرصه ورزش، چندان اهل کار تیمی نیستند و به استثنای رشته والیبال زنان که به صورت تیمی اعزامی شده؛ در رشتههای دیگر، در ورزشهای انفرادی موفقیت بیشتری داشته و در کُشتی، بوکس، تیر و کمان و وزنه برداری، حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.
تعداد مدیران کاروان ایران، بیش از تعداد ورزشکاران
کلا در نهادهای دولتی و حاکمیتی ایران، تمایل فراوانی به سفر خارجی وجود دارد. از وزارت امور خارجه و کمیسیونهای مجلس گرفته تا بسیاری از نهادهای دینی و روحانیون و فرهنگیها و صنعتیها، همه تمایل دارند بروند ببینند؛ این خارج خارج که میگویند؛ چیست! در کاروان اعزامی ایران برای سفر به المپیک پاریس نیز همین اتفاق اقتاده است.
تعداد کل اعضای کاروان ایران در المپیک پاریس ۱۴۲ نفر است که البته فقط ۴۰ نفر از آنان ورزشکار هستند. ۱۰۲ نفر باقیمانده، همگی مربی و کمک مربی هستند؟ خیر.
اجازه بدهید لیست رسمی کمیته ملی المپیک را بالا پایین کنیم و عناوینو خانمها و آقایان را بخوانم و بعد خدمتتان عرض کنم. دیگر اعضای غیرورزشکار کاروان عبارتند از:
۳۶ نفر مربی، کمک مربی، بدنساز، ماساژور، روانشناس و مترجم.
۱۴ نفر خبرنگار و مستندساز.
۴ نفر کمیته امنیت و حراست.
۴۸ نفر رییس، مدیر، مهمانان وزارت ورزش و نخبگانی که پستهای اجرایی در وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک دارند و شک نکنید که بود و نبود آنها در پاریس، هیچ اثری روی نتایج کار ورزشکاران نخواهد داشت اما دنیایی هزینه روی دست کشور میگذارد. مثلا شخصا کنجکاوم بدانم که کاروان ورزشی ایران در المپیک؛ چه نیازی به همراهی این افراد دارد: وزیر ورزش و جوانان، معاون توسعه ورزش قهرمانی، معاون توسعه منابع مالی، نماینده مجلس، مدیرکل امور بین الملل وزارت ورزش، مسئول امور فرهنگی، مشاور رئیس در حقوق بین الملل، مدیر امور بین الملل، معاون امور بین الملل، مسئول امور مالی، کارشناس امور بین المل.
المپیک ۲۰۲۸ تهران
بگذارید به عنوان یک نویسندهی علاقمند به ورزش، از رییس جمهور منتخب گلایه کنم. جناب پزشکیان! شاید خودت خبر نداری. ولی یک فرصت طلایی را از ما گرفتی. اگر همانجا در ورودی وزارت کشور منصرف میشدی، دست دختر بزرگوارت را میگرفتی و به خانه باز میگشتی، جلیلی میتوانست رییس جمهور شود و با درآمدهای کلانی که از محل صادرات صیفی جات به روسیه به دست میآوردیم؛ میتوانستیم در سال ۲۰۲۸ میلادی، مشعل المپیک را از لس آنجلس بقاپیم و به تهران بیاوریم. کار را خراب کردی مسعود بیگ! حالا ما ماندهایم و حسرت المپیک و روسیهای محتاج صیفی جات.
۳۱۱۳۱۱