⛔️نام رمان: کنار نرگسها جا مانده ای به قلم مائده فلاح عاشقانه آروم خانوادگی(دخترعمو، پسرعمو)
⛔️در اصل رمان عاشقانه است اما نه اونطوری که از روز اول دختر و پسر دست تو دست هم، قدم بزنن و قربون صدقه هم برن?? یه داستان متفاوتی از عشقه که بی نهایت به دل میشینه ⛔️تو این داستان، اول دختر قصه عاشق میشه? البته نه که بره بگه یا خواستگاری کنه و…. عاشقه فقط ⛔️داستان یلدا، پزشکیه که از بچگی ینی ۱۰ ۱۲ سالگی، عاشق پسرعموش میشه و الان، داره از اولِ عشقش رو تعریف میکنه.
فلش بک رو مخ نداره. یجوری قشنگ خاطراتش رو تعریف میکنه که اصلا متوجه نمیشی فلش بک زده شده و فکر میکنی اصل داستان، همون دورانِ نوجوانیشونه. یلدا یه عشق خییییییلی قشنگ و ملایم داره. فربد، پسرعموی یلدا، خیلی بهش اهمیتی نمیده….
شیطنت داره و رل زده توی نوجوانیش و چقدر یلدا ناراحت شده و شکسته و…. الان فربد نامزد داره یلدا وقتی میبینه که فربد بهش توجهی نداره، سعی میکنه ازش دوری کنه تا بیشتر از این اذیت نشه اما عمیقا و واقعا عاشقشه. وقتی هم فربد نامزد میکنه، بیشتر با قلبش میجنگه اما موفق نمیشه چون عشقش واقعیه….. بالاخره طی یه اتفاقاتی، یلدا مجبور میشه بره از پسرعموش که خیلی وقته ازش دوری میکرده، پول قرض بگیره. و این آغازِ داستانشونه…. ▫️شخصیت یلدا: پزشک، مودب، منطقی، آروم، با وقار، عاااااااااااشق(بین همه رمانا، چه شخصیت دختر، چه پسر، بنظرم این یلدا از همه عاشقتر بود یا لااقل عشقش واقعیتر بود. عشقش و حرفاش، فانتزی و دور از واقعیت نیست. با منطقش، عاشقه. خیلی قشنگ عاشقه?)، محکم اما احساساتی. ▫️شخصیت فربد:
خیلی نمیتونم راجع بهش توضیح بدم باید خودتون بخونید و بشناسیدش اما از این پسرهای اذیت کن و وحشی و غیرتی، یا خیلی حامی و جنتلمن و اینا نیست. کاملا یه پسر عادی و معمولیه که به دل میشینه. خیلی خیلی نزدیکه به شخصیتهای واقعی پسرها. ▫️خوبیه این رمان اینه که برعکس اکثر رمانا، عشق ماورایی و آتشین و بی منطقی وجود نداره. یه دختری که عین اکثر ماها اوایل نوجوانیش حس میکنه عاشق شده و واقعا عاشق شده. فربد هم که خیلی پسر معمولی و روتینیه. ▫️نه زیباییِ بی نظیری دارن، نه ثروت هنگفت. همه چیز به اندازه است ▫️تقریبا یک سوم نهاییِ رمان، وارد فضای رمان عاشقانه میشه و بوس و بغل و…. ▫️بچه ها اصلا نمیدونم
چطوری باید توصیفش کنم بیشتر از این واقعا?فقط میتونم بگم حتما بخونیدش.
خیلی قشنگه