فرهنگ و هنرمطالب برتر

معنای بافت در تابلوهای هنری

وقتی به فروشگاه پوشاک میرویم بعد از انتخاب ظاهری پوشاک مورد نظر، در مرحله بعد، آن را با دست لمس کرده، جنس آن را تشخیص میدهیم و سپس تصمیم نهایی را برای خرید میگیریم. در این مرحله، شناخت ما چند جانبه است هم جنس نخی، پشمی و نایلونی بودن آن مشخص میشود و هم نرم، زبر و نازک و ضخیم بودنش. این مشخصه ها، همه نشان بافت است که هرجا باشیم، با ما است: طبیعت، خانه، محل کار و…در معماری داخلی، بافت یکی از عناصر مهم و تأثیرگذار است.

طراحان فضای داخلی در کنار عناصر رنگ اکریلیک و نور و شکل، به تأثیر بینایی و روانی بافتها نیز توجه ویژه نشان میدهند، زیرا که بافتها میتوانند بر درک ما از فضا تأثیر بگذارند و فضا را کسل کننده، نشاط آور، به همریخته، خلوت، شلوغ، کوچک یا بزرگ جلوه دهند. این تأثیرات، حاصل شخصیت بافت هایی است که در یک فضا همنشین یکدیگر میشوند.

انواع بافت بصری | انواع بافت در طبیعت
بیشترین تنوع بافتی در طبیعت است و بافتهای مصنوعی نیز اغلب با الهام از طبیعت، خلق میشوند. مثلاً امروزه سعی میکنند نقوش چوب طبیعی با کمک خمیر تکسچر در اشیایی از جنس مصنوعی مثل روکش کابینتها ایجاد کنند، اما به راستی وقتی اینها کنار قطعه ای از چوب طبیعی قرار میگیرند- هر چند که بسیار ماهرانه طراحی و ساخته شده باشند- نیز توان مقابله با نوع طبیعی آن را ندارند و به جهت القای حس مثبت شکست میخورند.

در تعریف هنرهای تجسمی، تکرار یک نقش یا حجم در یک محدوده نیز ایجادکننده بافت است. بافتی را که از تکرار یک نقش ایجاد میشود را در اصطلاح، بافت بصری نیز میگویند، زیرا که بیشترین تأثیرش در قوه بینایی است.رایجترین این بافتها را در طراحی کاغذ دیواری و پارچه ها با هر کاربری میبینیم: لباس، پرده، روتختی و انواع روکش مبلمان.در معماری ایرانی به شکل هنرمندانه ای از تکرار نقوش برجسته و غیر برجسته در داخل و نمای بناها مدد جسته اند و به این طریق با ابزار پتینه کاری آرامشی موزون را بر جان بیننده جاری میکنند.

روش های ایجاد بافت

برای زیبا سازی فضای پیرامونی خود میتوانیم با روشهایی ساده، آثاری زیبا خلق کنیم. یا شکلها و قالبهای مختلف، بخشی از چیدمان ما باشند.اگر خواهان حضور طبیعت در فضا هستیم میتوانیم با چیدمان بسیاری از عناصر طبیعی، خواسته خود را اجرا کنیم. جعبه ای ازمجموعه گلهای خشک رنگین که چند سالی است در زیر شیشه میزهای عسلی، پذیرایی و نهارخوری تعبیه میشوند، نمونه هایی است که با مراجعه به بازار گل میتوانید خود خالق آنها باشید.تابلویی از برگهای رنگارنگ پاییزی، دنیایی از رنگهای گرم را به خانه ما می آورد.

کارگذاری مجموعه ای از سنگهای طبیعی در بخشهایی از دیوار در کنار قطعاتی از چوب، تنوع بافتـی خوشاینـدی را رقم میزند. صـدفها و سنگهای رنگیـن کنار دریا نیز تابلوهای زیبایی خلـق میکنند. چیدمان تکه هایی از پوست یک کنده چوب بدون استفاده، با برشهای متنوع در کنار یکدیگر بر روی در، دیوار، شومینه و یا هرجایی که خلاقیت شما را اغنا میکند، نمونه های اندکی هستند که به یقین با نگاهی دقیق به پیرامونتان در طبیعت نمونه هایی زیباتر و کاربردی ترخواهید یافت تا مطابق سلیقه خود بافتهای متنوع و زیبا بیافرینید.

ابزار ایجاد بافت های غیرطبیعی نیز بسیارند. یکی از ساده ترین آنها ترکیب تکرار رنگها در کنار یکدیگر است، بی آن که به شکلی خاص بیندیشید و همچنین با گذاشتن تعدادی رنگ دلخواه بر روی یک مقوا و قرار دادن مقوای دیگر روی آن و کشیدن این دو برروی یکدیگر در جهت های مختلف و یا صرفاً گذاشتن و برداشتن مقوای دوم، میتوانیم بافتهای متنوعی ایجاد و با نصب آنها بر دیوار اتاق یا زیر شیشه میز کارمان دنیای رنگینی بیافرینم.علاوه براین، میتوان با تکرار نقوش با ابزارهای مختلف ترسیم برروی کاغذ، پارچه، مقوا، شیشه و هر سطحی که این امکان را بدهد نیز بافتهایی بیافرینیم.

تاثیر روانی بافت ها

در تقسیم بندی بافتها، بافت های صاف و صیقلی در مقابل بافتهای ناصاف و برجسته قرار دارند و بافتهای نرم در مقابل بافتهای سخت. بافتهای صاف و صیقلی، کمتر نگاه ها را به خود جلب می کنند و سردی، سکون، آرامش را تداعی میکنند و فضا را بزرگتر جلوه میدهند و در مقابل، عامل رنگ، جلوه گری کمی دارند. بافتهای ناصاف و برجسته توجه ها را به خود جلب و فضا را کوچکتر نمایان میکنند.این بافتها با خود حرکت و هیجان میآورند و معمولاً گرم و صمیمی هستند و بر عامل رنگ احاطه دارند. پردهای با نقوش پیچیده درهم و شلوغ از جنسی ضخیم و زبر، تأثیری که بر حس ما دارد هم طراز با پرده ای از حریر با تکرار نقوش اندک گل های بهاری نیست.

دریا آن زمان که آرام است، بافتی نرم و لطیف و نزدیک به سکون دارد و در زمان طوفان، بافتی خشن و پرتحرک.البته بافت و رنگ، دوعامل جدا ناشدنی هستند و هر جا که سخن از بافت باشد، رنگ نیز روی دیگر آن است. در واقع، همانطور که تجسم دنیای بیرنگ ممکن نیست در مورد بافت نیز چنین است.اتاقی را با کفپوشی از سرامیک صیقلی به رنگ شیری و دیوارهایی به رنگ روشن را با اتاقی مفروش شده با فرش رنگین و پرزدار ایرانی با کاغذ دیواری  با نقوش برجسته مقایسه کنید. آنچه مسلم است در اولی، آرامش و سکون حاکم است و در دومی، حرکت و تحرک.

سطوح نرم، ما را به خود میخوانند و اغلب دوست داریم لمسشان کنیم. ناخودآگاه ازاحساس نرمی آن انرژی میگیریم و همین احساس را با لمس کلبرگ گل رز مخملی تجربه میکنیم. صمیمیت، نشانه بارز این بافت است. سطوح زبر و خشن، جاذبه کمتری دارند، اما استحکام و قدرت را القا میکنند. کوههای صخرهای در مقایسه با تپههای خاکی، قدرتنمایی بیشتری دارند.

در پنجره سالن پذیرایی کنارههای پرده تور و حریر، پردههایی با بافت درشت و زبر نصب میکنند تا نگهدارنده و استحکامبخش آن لطافت و سبکی باشد. در جایی که لطافت و نرمی و آرامش، حرف اول را میزند، تنها از تور و حریر استفاده میشود. این اتفاق معمولاً در اتاقهای خواب دیده میشود، اما این، قاعده ثابتی نیست و ما با انتخاب بافتهای لطیف در هر مکانی میتوانیم آرامش را بر آن جا حاکم کنیم.

بافتهای صیقلی و صاف، بخش بیشتر نورتابیده شده را انعکاس میدهند، بنابراین در روشنایی و بزرگتر جلوه دادن فضا سهیم هستند و بافت های برجسته وخشن، بیشترنورتابیده شده را جذب میکنند و یا باعث انکسار و شکستگی نور میشوند و فضا را فشرده و کوچکتر نشان می دهند.
در کاربری بافت نیز مانند دیگر عناصر مبانی زیبایی شناسی ، زمانی موفق هستیم که یک بعدی عمل نکنیم و بافتهای متنوعی را با هدفی آگاهانه در کنار عوامل دیگر مانند رنگ و نور در چیدمانمان جای دهیم.

اگر میخواهیم فضایی متنوع و پرانرژی داشته باشیم، لازم است دو تا سه بافت متنوع را کنار یکدیگر داشته باشیم. مثلاً اگر سطوح غالب در فضا مانند کفپوش، مبلمان و دیوارها، صاف و صیقلی هستند، پرده ها و بعضی قسمت های دیگر را نقش دار انتخاب کنیم.و اگر چشم انداز پُر بافتی مانند باغ و باغچه داریم، بافت دیوارها را صیقلی و صاف میگیریم و کف را با پارکت چوبی ساده پوشش میدهیم و مبلمانمان را نقش دار انتخاب می کنیم.اگر خواهان حضور بافتهای طبیعی هستیم میتوانیم با بکارگیری بافت سنگ در دیواره های جانبی شومینه و چوب در دیوار و پنجره ها، طبیعت رابه خانه خود فراخوانیم.

بهره گیری از انواع بافتها در کنار دیگر عوامل فضاسازی مانند شکل، رنگ و نور حد و نهایتی ندارد، اما آنچه مسلم است با شناخت مبانی زیبایی شناسی میتوانیم راهی کوتاهتر را برای رسیدن به سلیقه و فضای دلخواه مان طی کنیم.در این مطلب سعی شد تا چندی از مبانی زیبائی شناسی و شناخت بافت را برای شما توضیح دهیم امیدواریم توانسته باشیم دیدی تازه برای ایجاد خلاقیت در راستای بهبود هرچه بیشتر فضا های زندگی را برای شما ایجاد کرده باشیم.

دکمه بازگشت به بالا