چرا نمیتونم طلاق بگیرم؟

آمار بالای این روزها در کشور ما و سایر کشورهای جهان نظر محققین علوم انسانی را به خود جلب کرده است. تحقیقات زیادی درباره توافقنامه طلاق توافقی و نقش آن روی افراد انجام شده است. آیا طلاق همیشه یک شکست محسوب می‌شود یا در مواردی لازم و ضروری است؟ اگر فردی نسبت به طلاق تردید داشته باشد چطور باید شرایطش را ارزیابی کند که منجر به یک تصمیم صحیح شود؟ چه ملاک‌هایی باید مد نظرش باشد و چطور باید از تصمیم خودش مطمئن شود و نگران از پشیمانی در آینده نباشد آیا اصلا چنین اطمینانی در انجام طلاق به وجود می‌آید که فرد بداند این بهترین تصمیم است؟

طلاق

تردید نسبت به طلاق

آیا تردید نسبت به طلاق یک امر طبیعی است؟ جواب این سوال یک بله قاطعانه است! ازدواج و طلاق از مهم‌ترین تصمیمات زندگی فرد هستند و تعجبی ندارد اگر هر شخصی نسبت به آن تردید داشته باشد! انسان حتی برای تصمیمات کوچکتری مانند انتخاب رشته، انتخاب شغل، دانشگاه، محل زندگی و … هم مردد است و بابت آن‌ها تحقیق می‌کند چه برسد به موضوع جدایی! اما چطور باید این تردید را به یقین تبدیل کنیم و بدانیم طلاق گرفتن تصمیم درستی است؟ در ادامه مقاله مواردی که طلاق ما را تضمین می‌کند برای شما شرح می‌دهیم.

در چه مواردی تردید برای طلاق جایز نیست؟

وقتی فرزندانمان در خطر هستند

ما به عنوان پدر و مادر وظیفه مراقبت از فرزندانمان را داریم و هرچیزی که سلامت جسمانی و روانی آن‌ها را تهدید کند خطر جدی محسوب می‌شود. اگر همسرتان مادر یا پدری با صلاحیت نیست، دست بزن دارد، فرزندان را تحقیر می‌کند و به طور کلی در حال آسیب رساندن به رشد و تربیت آن‌هاست تعجبی ندارد که طلاق تصمیم درستی باشد.

صحبت‌های ماندانا مراجع ما را بخوانید:” باورتون نمی‌شه شبا از استرس اینکه نکنه شوهرم بیاد بالای سر بچه‌ام و بلایی سرش بیاره خوابم نمی‌بره، ساعت رو هر یک ساعت کوک می‌کنم که اگه خوابم برد بیدار بشم دوباره، دخترمم تا صبح می‌چسبه به من، از اون شب که شوهرم نصفه شب از پنجره آویزونش کرده شب ادراری گرفته و حتی لکنت داره می‌گیره، شوهرمم که وقتی مواد می‌زنه هیچی حالیش نیست! واقعا امنیت ندارم تو خونه”. در چنین منزلی آیا فرزند شما امکان رشد صحیح را دارد؟ قطعا خیر!

وقتی رابطه یک طرفه داریم

رابطه یک طرفه، در هر مقطعی که باشد، چه دوستی و پیش از ازدواج و نامزدی، چه در ازدواج رسمی، شما را از پا می‌اندازد. تصور کنید از صبح تا شب کار کنید اما حقوق نگیرید! رابطه یک طرفه چیزی شبیه به همین است که شما کار کنید، تلاش کنید اما چیزی عایدتان نشود! مسلما روح و روانتان فرسوده می‌شود. اگر در یک ازدواج با رابطه یک طرفه هستید، طرف مقابل شما را دوست ندارد، ارزشی برایتان قائل نیست، بود و نبودتان برایش فرقی ندارد و شما مدام در حال عشق ورزیدن به او هستید به زودی فرسودگی تمام وجودتان را می‌گیرد! شما نیازمند محبت، توجه و داشتن فردی هستید که دوستتان داشته باشد و کنارش آرام بگیرید!

البته رابطه یک طرفه با طلاق عاطفی که در آن هر دو طرف کاری به کار یکدیگر ندارند فرق دارد، در رابطه یک طرفه یک نفر مدام در حال سرمایه گذاری عاطفی است و دیگری قدیمی برنمی‌دارد. اگر در چنین رابطه‌ای هستید بهتر است برای درست کردن آن کمک بگیرید اما اگر هیچ راهی ندارد که آن را تبدیل به رابطه دو طرفه و سالم بکنید تردید برای جدایی جایز نیست مگر اینکه مصلحتی مانند فرزندان در این بین باشد.

وقتی سلامت جسمی و روحی‌مان در خطر است

شما باید از سلامت جسمی و روحی‌تان در هر شرایطی مراقبت کنید! متاسفانه خشونت خانگی آمار بسیار بالایی دارد و در آن سالانه افراد زیادی حتی جان خود را از دست می‌دهند! اگر همسر شما دست به زن دارد، حتی اگر آسیب جسمانی جدی به شما نرسد حتما درگیر آسیب‌های روحی بسیار زیادی قرار می‌گیرید که به تدریج شما را درمانده می‌کند!

همسری که دست به زن دارد برای شما و فرزندتان خطرناک است! خشونت خانگی تنها شامل دست به زن داشتن نیست، خشونت کلامی هم می‌تواند آسیب‌زا باشد! وقتی مدام تحقیر می‌شوید، متلک می‌شنوید، مورد انتقاد غیر اصولی هستید و … در واقع درگیر خشونت کلامی هستید! در هر صورت خشونت فیزیکی یا کلامی قابل چشم پوشی نیست.

وقتی طرف مقابل حاضر نیست قدمی بردارد

در خیلی از زندگی‌ها مشکل وجود دارد، این موضوع طبیعی است اما وقتی هر دو طرف تلاش می‌کنند مشکلات را حل کنند، یکدیگر را درک کنند، نقاط ضعف خودشان و رابطه را برطرف کنند و سهم خود را از مشکلات بپذیرند، این مشکلات قابل مدیریت خواهد بود و دو نفر به مرور یاد می‌گیرند چطور در کنار هم بدون چالش زندگی کنند اما وقتی یک نفر حاضر نباشد مشکلات را حل کند و سهم خودش از مشکلات را واقع بینانه بپذیرد، رابطه به بن بست می‌رسد!

در چه مواردی باید نسبت به جدایی تردید کنیم؟

وقتی تصمیم هیجانی گرفته‌اید

تصمیمات هیجانی به ندرت عاقبت خوشی دارند و در اغلب موارد طرف از این تصمیمات پشیمان می‌شود. شاید رفتارهای هیجانی مثل فحش دادن، بلاک کردن، یک وسیله به درد نخور خریدن، یک رباطه سمی را آغاز کردن و … قابل جبران باشند، اما طلاق رسمی از روی لجاجت و هیجان به سادگی قابل بازگشت نیست! حتی آوردن نام طلاق در رابطه از روی عصبانیت برای شما عواقب دارد چه برسد انجامش! پس قبل از هر اقدامی مطمئن شوید این تصمیمی یک تصمیم منطقی است و به نفع کل خانواده است!

وقتی پای فرزندانتان در میان است

یکی از اولین مواردی که در طلاق باید مد نظر داشته باشید صلاح فرزندان است! آیا همسر شما مادر یا پدر خوب و مفیدی است؟ آیا فرزندتان به هر دوی شما نیاز دارد؟ در کنار هر دوی شما آرام است؟ بدون همسرتان آسیب می‌بیند؟ در این صورت باید حتی اگر به طلاق اصرار دارید از مشاور کمک بگیرید تا فرزندتان را آماده این جدایی کند یا اگر فرزندتان در سنین حساس است مجبور باشید کمی صبر کنید که آسیب جدی از این جدایی نبیند.

وقتی هنوز یکدیگر را دوست دارید

چه چیزی ارزشمندتر از این که اگر یکدیگر را دوست دارید کمی برای جدایی تردید کنید و به یکدیگر فرصت دهید؟ وقتی دو نفر یکدیگر را دوست دارند می‌پذیرند برای حل مشکلات اقدام کنند! شاید راه حل صحیح حل تعارضاتتان را پیدا نکرده‌اید، شاید درگیر ریشه‌هایی در کودکی هستید که باید برطرف شوند، شاید طرح‌واره‌هایی دارید که باید مدیریت شوند، اگر همسرتان را دوست دارید و اونیز شما را دوست دارد روی خودتان کار کنید، نقاط ضعفتان را پیدا کنید و اجازه دهید نهال زیبای دوست داشتنتان با برطرف کردن نقاط ضعفتان تبدیل به درهتی پربار و سبز شود.

شاید این جملات قدری برایتان شبیه به شعار باشد اما اگر شما هم روزانه مانند منِ روانشناس زوج هایی را می‌دید که در اتاق مشاوره از علاقه به هسمرشان می‌گویند و به راحتی می‌توانند با چند تکنیک به زندگی پر از چالشان را  برگردانند همین قدر روی این جملات مصمم می‌شدید.

وقتی طرف مقابل در حال تلاش است

وقتی طرف مقابل برای شما و زندگی‌تان ارزش قائل است حتی اگر کوهی از مشکلات است به او فرصت دهید و کمکش کنید بتواند مشکلات را حل کند، البته اگر این تلاش جدی است نه یک بازی و نمایش برای ادامه مشکلات! ممکن است طرف مقابل درگیر افسردگی، اضطراب، کمال گرایی یا مشکلاتی از این قبیل باشد، ممکن است درگیر مشکلات و بیماری‌های جسمی باشد یا حتی اعتیاد! اعتیاد یکی از خطوط قرمزی است که اغلب توصیه می‌شود اگر طرف مقابل حاضر به ترکش نیست در جدایی تردید نکنید، درست است اما اگر حس می‌کنید می‌توانید با کمک به او باعث شوید اعتیاد را کنار بگذارد و واقعا این تلاش را در او می‌بینید، چرا که نه؟

چه نشانه‌هایی هشدار دهنده جدایی است؟

نشانه‌هایی وجود دارد که به ما می‌گوید که زندگی مشترک در حال پایان یافتن است. حال در این شرایط یا باید آن را درست کنیم و ادامه بدهیم و یا ممکن است تصمیم به طلاق بگیریم چون همسر در درست کردن این ارتباط تلاشی نمی‌کند یا ما احساس می‌کنیم که نشانه‌های زیر یک زنگ خطر است که باید جدی‌اش بگیرید و اگر در رابطه‌تان با آنها مواجه شدید، تصمیم‌گیری درست را انجام بدهید.

مثل افراد مجرد در کنار هم زندگی می‌کنید

اگر در زندگی مشترک دیگر کاری به کار یکدیگر ندارید، رخ داده است و دیگر فعالیت‌ها و زندگی مشترکی ندارید فقط مثل یک هم خانه با هم زندگی می‌کنید، این یکی از نشانه‌های مهم است که باید در نظر داشته باشید و برای رفعش تلاش کنید، همه انسان‌ها حق دارند در یک رابطه سالم باشند و از آن لذت ببرند! اگر چنین رابطه‌ای ندارید و روز به روز بی تفاوت‌تر و سردتر می‌شوید باید به فکر چاره باشید و توصیه می‌کنیم کار را از خودتان شروع کنید، ابتدا نقاط ضعف خودتان را پیدا کنید، حتی اگر بعدا بازهم رابطه‌تان منجر به طلاق شود حداقل فرد سالم‌تری هستید و نقاط ضعفتان برطرف شده است.

در آینده خود همسرتان را نمی‌بینید

زندگی مشترک اهدافش نیز مشترک است! این جمله به این معنی نیست که شما نباید شخصیت مستقلی داشته باشید، برعکس، زوج‌ها باید زندگی شخصی و استقلال خودشان را داشته باشند اما در عین حال اهداف مشترک داشته باشند و با رعایت حریم خصوصی یکدیگر کنار هم باشند و برای آینده برنامه ریزی کنند. خودتان برای آینده‌تان تصمیم‌گیری می‌کنید و برایتان مهم نیست که همسرتان هم با شما باشد یا نه. آن قدر اهداف آینده‌تان از هم دور شده است که دیگر در آینده یکدیگر جایی ندارید و این موضوع بیشتر شما را از هم دور می‌کند.

برایتان مهم نیست که همسرتان به شما خیانت بکند یا خیر

شاید قبلا وقتی همسرتان با جنس مخالف دیگری صمیمی می‌شد حساسیت نشان می دادید یا برانگیخته می‌شد، اما حالا دیگر برایتان مهم نیست که او چه کار می‌کند یا با چه کسی صحبت می‌کند این یعنی یکی از پایه‌های اصلی رابطه سالم، یعنی تعهد در رابطه شما از بین رفته است و این موضوع زنگ هشدار بسیار جدی است.

در زندگی مشترک‌تان خشونت وجود دارد

اگر شما یا همسرتان نسبت به یکدیگر رفتارهای خشونت‌آمیز دارید مثل ، هل دادن و آسیب زدن به یکدیگر، این هم یکی از نشانه‌های به پایان رسیدن زندگی مشترک‌تان است که پیش‌تر مفصل درباره آن توضیح دادیم.

مهر و محبت و عشق در زندگی‌تان وجود ندارد

مهر و محبت و ، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های زندگی مشترک و است. اگر این ویژگی‌ها نباشند و زوجین درواقع رابطه از اساس مشکل دارد! این مشکل را برطرف کنید قبل از اینکه یکی یا هر دوی شما به این نتیجه برسد که نیازهای عاطفی‌اش باید در جای دیگری برطرف شود.

حرفی برای گفتن وجود ندارد

حرف زدن و ارتباط برقرار کردن با یکدیگر است که زندگی مشترک را پیش می‌برد. در واقع صمیمیت هم مانند تعهد و اشتیاق یکی از پایه‌های اساسی رابطه است. اگر زوجین حرفی برای گفتن با هم نداشته باشند، و از کنار هم بودن لذت نبرند این ارتباط کم کم و پایه‌هایش سست می‌شود.

 

دکمه بازگشت به بالا